در باره شعز هادی خر سندی درباره جنبش سبز
هادیا زین دست گر گویی سخن
می شوی زودی سخن گوی وطن
گرچه بعضی شعر هات معمولیه
ایده اش خوبه ولی مفعولیه
این یکی اما شعاری تر شده
مثل حرفای همین عنتر شده
(کی پذیرد ملت ما خستگیی)
(زین سولیداریتی و همبستگی)
کیست این ما-ملت-مردم تویی؟
با که میگویی سخن؟ هم از دویی.
ساده سازی می کنی چون واعظان
گرچه تحمیق است آنها شغلشان
ّهادی از رهبر شدن پر...هیز کن
کم شعاری باش و عر و تیز کن
مردم و ملت وخلق قهرمان
امت اسلامی و آزادکان
هرچه خوانی مان جناب هادی جان
بی خودی ول معطلند این رهبران
چون که ما گشتیم چون رنگین کمان
بسه مرسی ! واعظان ِو قهرمان
دیر هست و کهنه نیست همون وقتا فرستادیم برای اصغر اقا
گفتم اگر پری بگشایم...بردشتهای گم شده پرواز میکنم.... گفتم اگر که بال وپرم بود پست و فراز را ز زبر سايه ميزدم "تا اوج و کوه گردشِ شهباز ميکنم" گفتم اگر که پربگشايم برپهندشت گمشده سايهء بالم را ميگسترم چو سايهء سيمرغ اما چو بال گشودم "پرواز گاه من قفسم بود" در اوج کوه گفتم پلنگ وار چنگ در اندازم تاسایه ستاره بزیرآرم از غرشم به قلهء مغرور بر کوه و دشت لرزه در اندازم اما دريغ چون به اوج رسيدم "فريادگاه من نفسم بود" اوون قدیما ده پرواز میکنم
April 11, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
چشم انداز
ما هیچ مانگا ه
Blog Archive
Search This Blog
On this b-loging businessُ.
It has been a while since I wrote any thing that I did not have an audience in mind or better yet did not know who might read or not and what for. Concentrating on Poetry and free style format stream of consciousness is what I HAVE IN MIND LIKE YOUR JOURNAL OR DAIRY. IN BOTH FARSI AND ENGLISH. LET FREEDOM evolve.
No comments:
Post a Comment