گفتم اگر پری بگشایم...بردشتهای گم شده پرواز میکنم.... گفتم اگر که بال وپرم بود پست و فراز را ز زبر سايه ميزدم "تا اوج و کوه گردشِ شهباز ميکنم" گفتم اگر که پربگشايم برپهندشت گمشده سايهء بالم را ميگسترم چو سايهء سيمرغ اما چو بال گشودم "پرواز گاه من قفسم بود" در اوج کوه گفتم پلنگ وار چنگ در اندازم تاسایه ستاره بزیرآرم از غرشم به قلهء مغرور بر کوه و دشت لرزه در اندازم اما دريغ چون به اوج رسيدم "فريادگاه من نفسم بود" اوون قدیما ده پرواز میکنم
October 20, 2016
August 14, 2016
Subscribe to:
Posts (Atom)
چشم انداز
ما هیچ مانگا ه
Blog Archive
Search This Blog
On this b-loging businessُ.
It has been a while since I wrote any thing that I did not have an audience in mind or better yet did not know who might read or not and what for. Concentrating on Poetry and free style format stream of consciousness is what I HAVE IN MIND LIKE YOUR JOURNAL OR DAIRY. IN BOTH FARSI AND ENGLISH. LET FREEDOM evolve.